درباره‌‌ی خواب اقاقیا (مجموعه داستان)

گرم است... كلافه‌ام و موهايم عرق كرده. به مامانم مي‌گويم: «موهايم را مي‌بافي؟» مامان مي‌گويد: «آفتاب سر ظهر و گرمايش.» گرماي ظهر يعني چيزي شبيه بوي پرتقال؛ گرم و نارنجي. مامان براي من يك پيراهن نارنجي دوخته كه خيلي بلند است و دامنش كشيده مي‌شود روي زمين.

آخرین محصولات مشاهده شده