درباره‌‌ی جستارهایی درباره هایدگر دریدا و دیگران

بهتر است هايدگر و دريدا را به چشم فيلسوفان پسا- نيچه‌اي بنگريم، يعني به جاي اين‌ كه ايشان را آغازگر گسستي راديكال قلمداد كنيم، به آن‌ها جايگاهي در يك سلسله‌ي گفت‌و‌گويي نسبت دهيم، سلسله‌اي كه از دكارت آغاز مي‌شود، از كانت و هگل مي‌گذرد و به نيچه و پس از او مي‌انجامد. هر چند اصالت و قدرت اين هر دو را بي بروبرگرد مي‌ستايم، هيچ كدامشان نمي‌توانند اميدوار باشند كه از گزند فرآيند انطباق يافتن با زمينه‌ها و بسترهاي گوناگون به دست خوانندگان‌شان در امان باشند. حداكثر كاري كه يك چهره اصيل مي‌تواند به انجام‌اش اميد ببندد اين است كه پيشينيان‌اش را در زمينه و بستري نو قرار دهد. .... سخت نيست پيش بيني اين كه جستارهاي من قرار است فلسفه‌ي پسا- نيچه‌اي را در چه زمينه و بستري قرار دهند: آري زمينه‌ي پراگماتيسم. من نيچه را به چشم شخصيتي مي‌نگرم كه بيش‌ترين تلاش‌اش را به كار بست تا روشنفكران اروپايي را به پذيرش آموزه‌هايي متقاعد كند كه بعدها جيمز و ديويي براي آمريكايي‌ها به ارمغان آورند. بسياري از حرف‌هايي را كه نيچه براي گفتن داشت مي‌توان نتيجه‌ي اين ادعاي او دانست كه مفهوم ”معرفت في نفسه“ همان قدر نابه‌جا است كه مفهوم ”شي في نفسه“. ”از متن كتاب“

آخرین محصولات مشاهده شده