جان مينارد کينز بزرگ‌ترين و بي‌گمان پرنفوذترين اقتصاددان سدة بيستم بود که نظريه‌هاي اقتصادي او از تجربة عملي و مستقيم سه موقعيت مهم و کليدي جهان در قرن 20 بهره برد؛ قرارداد صلح پس از جنگ جهاني اول، رکود اقتصادي بزرگ پس از جنگ، و جنگ جهاني دوم. تاثير انديشه‌هاي اقتصادي کينزي پس از جنگ جهاني دوم، در اقتصاد انگلستان و آمريکا موجب شد تا نظريه‌هاي ضد بحران و رکود اقتصادي وي بتواند تحولات جدي در اقتصاد اين کشورها ايجاد کند. شايد کم‌تر اقتصادداني در سطح جهاني همانند کينز توانسته باشد به روابط توليد، عرضه، تقاضا و ضرورت نقش دولت‌ها در ايجاد ثبات اقتصادي توجه عملي کرده باشد. از اين رو، کساني که در قلمرو اقتصاد، به ويژه اقتصاد امروز، به راه‌حل‌هاي برون‌رفت از بحران و رکود اقتصادي مي‌انديشد، ناگزير هستند نظريه‌هاي کينز را به درستي بشناسند. با همة نقدهايي که بر اقتصاد کينزي صورت گرفته، خواندن کتاب حاضر براي درک روابط اقتصادي حايز اهميت است؛ به ويژه پس از شک در ديدگاه‌هاي سياستمدراني مثل مارگريت تاچر و رونالد ريگان که به جهان سرمايه‌گذاري و ثبات آن بسيار ايمان داشتند و بحران دهه‌هاي اخير موجب ناپايداري انديشه‌هاي آنان شد.