درباره‌‌ی چون آب در آبگینه (2 جلدی)

دستش را به سمت بسته سيگار دراز مي‌كند. تندر با لبخندي، سيگار را به لب مي‌برد: اولش مي‌سوزه، تا ته معدت. انگار حلق و مري و آتيش زده باشن و مثل نخ باروت مي‌سوزه تا برسه به معده و اونجا منفجر مي‌شه.

آخرین محصولات مشاهده شده