دربارهی چشمهایش میخندد (نمایشنامه)
من هميشه احساس ميكردم كه پدر همين جاهاست. يعني جاي دوري نرفته. فكر ميكردم همين دو رو بر است. حتي يه جايي توي همين خونه. خيليها به ما گفتن كه پدر حتما مرده، وگرنه توي اين همه سال، يه خبري ازش به ما ميرسيد. شايد مادرم باور كرده باشه. ولي من هيچوقت باور نكردم. يه چيزي توي قلب من بهم ميگه، پدر من زنده است و يه روز دوباره برميگرده. كي ميدونه؟ شايد اون از همين در بياد تو و از من يه ليوان آب بخواد.
كد كالا | 10890 |
زبان | آلمانی |
نویسنده | چیستا یثربی |
سال چاپ | 1389 |
نوبت چاپ | 2 |
تعداد صفحات | 64 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 13.9 * 20.5 * 0.4 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 50 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.