درباره‌‌ی ملت هایی بدون ملی گرایی

در مجلد حاضر که بعضا چکيده اي است از ايده هاي اصلي بيگانه با خودمان کريستوا از موضوع فيلسوفي جهان وطني و در عين حال غريبه اي ممتاز به بررسي مفهوم کلي بيگانگي و ديگر بودگي ميپردازد.او که خود در فرانسه شهروندي خارجي محسوب ميشود با اشاره به وضعيت مهاجران در اروپا و از طريق واکاوي وضعيت بيگانگي در تاريخ فکري الهياتي غرب،در پي دست يافتن به ايده اي پويا از ملي گرايي است که مبتني بر مفهوم روح کلي منتسکيو باشد.موضع او از سويي بر فرض وجود ازلي غرابتي دروني در سوژه ايلياتي بنا دارد و از سوي ديگر ميکوشد ميان دو حد افراطي ملت پرستي سر سختانه و ملت گريزي سرخوشانه حد ميانه اي بيابد.

آخرین محصولات مشاهده شده