درباره‌‌ی علم سیاست و گنوسیسم 2 جستار (به همراه پیشگفتاری جدید از الیس ساندروز)

مقدمه مختصر حاضر، بازتابي از چارچوب فوگلين در تحليل، عقل سليم در نگرش او و نيز بنيان‌هاي فلسفي تحليل اوست. افزون بر اين، مايليم جايگاه مطالب حاضر در اين مجموعه در نقشه گسترده‌تر فلسفه فوگلين از امور انساني را بيان داريم. در اين راستا، نخست يادآور مي‌شويم که مجلد حاضر، مدعيات بخش بعد يعني علم نوين سياست (1952) را بسط داده و ژرفا مي‌بخشد که بنا بر آن، «جوهره مدرنيته، عبارت است از گنوسيسم». به علاوه، در اين اثر، مطالبي چند پيرامون «علم نوين» مطرح شده که در تجربه معمول و به‌کارگيري شيوه ارسطويي ريشه دارد و لبّ کلام در بخش دوم، توانايي اصلي فلسفه فوگلين است. او با فهم عقلايي از مسئله پيش رو به‌عنوان يک امر مسلم، بحث را آغاز کرده و سپس از منظر تحليل به سراغ روشنگري در خصوص تجارب کليدي واقعيتي مي‌رود که همگان در آن شريک هستيم و از رهگذر آن، او چنان­چه از جنبه فلسفي گرايش داشته‌باشد و به دلايلي انگيخته شود، شريک کندوکاو در اين حقيقت خواهد بود. نخستين بخش اين اثر، ابتدائا در قالب خطابه آغازين استاد تازه علوم سياسي دانشگاه مونيخ در 6 نوامبر 1958 ارائه شد و به نحوي قابل فهم و درخشان، مسئله بحران مدرن وجود انساني را به بحث کشيد. ليکن سخن راندن پيرامون «گنوسيسم» در متن اين خطابه، مستقيما و تا زماني که برخي مختصات آن آشکار نشده‌باشد؛ قابل فهم نيست. با اين وجود، دسترسي‌ناپذيري بلاواسطه بحث‌ها درباره گنوسيسم در اين خطابه، تنها براي لحظه‌اي بدل به سدّي بر سر راه فهم آن مي‌شود، زيرا؛ افرادي که در زمينه انديشه‌هاي فوگلين دستي بر آتش داشته‌اند، نيازمند مقدمه‌اي بر مطالب ارائه‌شده در اين مجموعه نيستند و بالتبع، آن چه ارائه مي‌شود، براي لحاظ کردن حال آن دسته از خوانندگان است که برخوردار از آشنايي کمتري با اثر او هستند.

آخرین محصولات مشاهده شده