درباره‌‌ی عاشقی بود که صبحگاه دیر به مسافرخانه آمده بود (مجموعه شعر)

اگر مرا از آن شب و آن قايق يادي مانده است لباس‌هاي تو در آفتاب مرداد ماه بود كه در كنار سبدهاي انجير خشك شدند مرا به آفتاب مرا به خانه خوانده بودند

آخرین محصولات مشاهده شده