درباره‌‌ی زن فروشنده

«متوجه شده‌ام که اين جامعه ذره‌اي تغيير نکرده. مردمي که توي قبيله جا نيفتن اخراج مي‌شن، مردهايي که شکار نکنن، زن هايي که بچه دنيا نيارن. هرقدر همدم از جامعه‌ي مدرن و فردگرايي بزنيم باز هرکس که سعي نکنه خودش رو وفق بده بايد منتظر باشه تو زندگيش دخالت کنن، بهش زور بگن و دست آخر هم از قبيله اخراجش کنن.» در رمان زن فروشنده با نگاهي طنزآميز به بحران‌هاي اگزيستانسياليستي و جنسيت‌زدگي زندگي فرد، هم‌زمان که مي‌خنديم کلافه مي‌شويم. همان‌قدر که اين رمان کوتاه وصف حال جامعه‌ي امروز است، بي‌ زمان بودنش را حفظ کرده و در عين حال طنز سرخوشانه‌اش باعث شده که از ملال بحث‌هاي بي‌پايان دور بماند.

آخرین محصولات مشاهده شده