رمان درماني يادآور آن قدرت است. براي ايجاد اين درمان، نويسندگان دو هزار سال ادبيات را براي رمان‌هايي که به طور موثر شادي، سلامت و سلامت عقل را ترويج مي‌کنند، نوشته‌اند که توسط ذهن‌هاي درخشاني نوشته شده‌اند که مي‌دانستند انسان بودن به چه معناست و درس‌هاي زندگي خود را در داستان‌هاي خود نوشته‌اند. ساختاري مانند يک کتاب مرجع، خوانندگان به سادگي به دنبال بيماري خود، خواه آگورافوبيا، بي حوصلگي يا بحران ميانسالي هستند، و رماني به عنوان پادزهر به آنها داده مي شود تا بخوانند. کتاب درماني بين دردهاي بدن و دردهاي سر (يا قلب) تفاوتي قائل نمي شود. آيا مي دانيد که ترسو بوده ايد؟ براي تزريق شجاعت، براي کشتن مرغ مقلد انتخاب کنيد. ترس ناگهاني و حاد از مرگ را تجربه مي کنيد؟ صد سال تنهايي را بخوانيد تا ديدگاهي در مورد چرخه بزرگتر زندگي داشته باشيد. آيا از برگزاري يک مهماني شام عصبي هستيد؟ علي اسميت وجود دارد که خواهد شما را متقاعد کند که هرگز نمي تواند چنين اشتباهي داشته باشد. شرايط شما هر چه که باشد، نسخه ساده است: يک رمان (يا دو)، که بايد در فواصل زماني منظم و در تکه هاي طولاني خوب تا زماني که به پايان رسيد خوانده شود. برخي از درمان ها منجر به درمان کامل مي شود. ديگران تسلي مي دهند و نشان مي دهند که شما اولين کسي نيستيد که اين احساسات را تجربه مي کنيد. رمان درماني همچنين داراي فهرست‌ها و نوارهاي فرعي مفيدي است که بهترين رمان‌ها را براي خواندن در زماني که در ترافيک گير کرده‌ايد يا نمي‌توانيد بخوابيد، مهم‌ترين رمان‌هايي که در هر دهه زندگي بايد بخوانيد، و بسياري ديگر را توصيه مي‌کنند.