درباره‌‌ی رازهای جدایی (سینمای اصغر فرهادی)

واقع‌گرا يا كلاسيك؟ مساله اين است. آيا شايسته است كه مدام از تفاوت واضح اين دو مكتب سخن بگوييم يا در جستجوي امكان هم‌آميزي‌شان به فيلم‌ها رجوع كنيم؟ چه خواهد شد اگر قهرمان مفلوك يك فيلم واقع‌گرايانه در معمايي هيچكاكي گرفتار شود؟ يا چه خواهد شد اگر معماي مرگ زني حل شود و معماي زندگي ديگران لاينحل بماند؟ چه مي‌شود اگر معناي تجاوز و هويت متجاوز، انگيزه انتقام را تغيير دهد، و چه مي‌شود اگر رازهاي جدايي، بيش از دلايل پيوند اهميت داشته باشد؟ چه مي‌شود اگر معمايي كلاسيك بر زمينه داستاني واقع‌گرا روايت شود، و چه خواهد شد اگر محور اين جستجو، سينماي اصغر فرهادي باشد؟

آخرین محصولات مشاهده شده