درباره‌‌ی خبرنگار (قصه‌ها و خاطرات شیرین حرفه‌ای باب دوترو)

يك روز خبر رسيد كه فرانك سيناترا براي كنسرت به لندن مي‌آيد. با شنيدن اين خبر از خوشحالي سر از پا نمي‌شناختيم. هر چه پس‌انداز كرده بوديم روي هم ريختيم تا بتوانيم بليت كنسرت را بخريم. فرانك سيناترا در نظر جوانان لندني يك نماد بود و ما اين را مي‌دانستيم. ما سال‌ها به هنگام عبور شبانه از خيابان‌هاي تاريك لندن ترانه‌هايش را زمزمه كرده بوديم و حالا هنرمند مورد علاقه‌مان به شهر ما مي‌آمد و ما مي‌توانستيم او را در برابر خود ببينيم...

آخرین محصولات مشاهده شده