آلن گينزبرگ (1926-1997) در دوران دانشجويي‌اش در دانشگاه كلمبيا با لوشين كر آشنا و به واسطه او با چهره‌هاي عاصي ديگر،‌ كه بعدها در كنارشان نسل بيت را تشكيل داد، آشنا شد: ويليام باروز و جك كروآك. شهرت پس از انتشار شعر «زوزه» به سراغ گينزبرگ مي‌آيد؛ شعري بلند و شگفت كه بين سال‌هاي 1955 و 56 نوشته شده، و روايتي درخشان از زندگي «بهترين ذهن‌هاي نسل» گينزبرگ است؛ زندگي «آن‌ها» كه امريكا و جهان را طور ديگري مي‌خواستند و تسليم فرهنگ موجود نشدند. مقولاتي كه گينزبرگ در دهه 1950 در آثارش مطرح مي‌كند، در دهه بعد به وضوح در سخنان و نوشته‌هاي هيپي‌ها و دانشجويان معترض امريكايي و اروپايي ديده مي‌شود. گينزبرگ بسيار از شهود شرقي، اسلام، آيين زرتشت، عرفان كابالا و ذن بوديسم تاثير پذيرفت و تاثير اين آخري را آشكارا مي‌توان در هايكوهايش پي گرفت. كتاب حاضر گزيده‌‌اي است از شعرهاي آلن گينزبرگ، شامل هايكوها، جملات امريكايي و شعرهاي ديگر.