درباره‌‌ی اشتراوس و افلاطون (نگاهی به تفسیر اشتراوس از فلسفه سیاسی افلاطون)

بيشتر آثار اشتراوس به تفسير متون قديمي تاريخ فلسفه و ويژه آثار افلاطون و ارسطو اختصاص دارد كه براي تفسير آن‌ها از آثار فلاسفه مسلمان و يهودي قرون وسطي همچون ابن ميمون و فارابي بهره مي‌گيرد. او نگرش افلاطون را دنبال مي‌كند كه به «شهر» (محل زندگي سياسي و فضاي عموي) به مثابه غار ـ‌زندان مي‌نگرد. از ديدگاه او مجادلات سياسي روزمره چيزي جز بحث در مورد سايه‌هاي روي ديوار نيست و غايت فلسفه سياسي بيرون رفتن از مجادلات روزمره و تامل در باب مسائل بنيادي در امر سياسي است. از نظر اشتراوس فلسفه و سياست قابل تفكيك نيستند. در باور او فلسفه سياسي با محاكمه و اعدام سقراط پا به عرصه وجود گذاشت. بخش مهمي از فلسفه اشتراوس در واقع پاسخ به آثار هايدگر است. اشتراوس معتقد است كه فهم درست فلسفه سياسي مدرن بدون فهم انديشه‌هاي هايدگر ممكن نيست و در تفكرات سياسي بايستي مسائل هستي‌شناسي و تاريخ متافيزيك در نظر گرفته شود. كتاب حاضر به بحث از تفسير اشتراوس از فلسفه سياسي افلاطون و نقد و بررسي آن اختصاص يافته است.

آخرین محصولات مشاهده شده