درباره‌‌ی آیرونی

امروزه هيچ چيز معنايي صريح ندارد، بافت تاريخي ما عميقاً آيرونيک است. ما در جهاني از نقل‌قول، التقاط، وانمود و بدبيني زندگي مي‌کنيم: يک آيروني کلي و فراگير. آيروني به دليل سادگيِ تعريفش به طرز عجيبي تعريف‌ناپذير است. لذا ما بايد معضل آيروني را بشناسيم. اگر فقط متن را در اختيار داريم، چگونه مي‌توان معنايي ديگر يا معنايي آيرونيک داشت؟ مگر مراد از معنادار بودن اين نيست که مفهومي يا عمقي در متن هست که در مقابل سطح آن قرار مي‌گيرد؟ و اگر اين معناي ديگر وجود دارد و ما فقط اين معنا را از طريق آنچه صريحاً گفته مي‌شود مي‌دانيم، ماهيت و موقعيت اين معنا چيست؟ آيروني نه به دست مي‌آيد و نه مي‌توان بر آن غلبه کرد. هميشه يک آيروني خاص وجود دارد، هميشه مخمصه‌اي در مورد فاصله بين وجود فرد و معنايش، هم براي خودش و هم براي ديگران، وجود دارد.

آخرین محصولات مشاهده شده