درباره‌‌ی گمشده در غبار

يكهو از ميان آن همه تاريكي و ظلمت صداي فرياد گونه اي به گوشم رسيد.آن‌قدر بلند كه فكر كردم گوشم همين الان است كه كر شود،آنقدر روشن كه برقش چشم‌هايم را بستم و انگار كه كسي از فرصت استفاده كرد و مرا هول داد و من از بالا به درون دره‌اي سقوط كردم.

آخرین محصولات مشاهده شده