درباره‌‌ی 3 نوازنده (کتابی برای کتاب کودکان با الهام از نقاشی پابلو پیکاسو)

در سرزمين ميرادور کسي «آتشدهان» را به چشم خودش نديده بود اما وقتي اسم او مي‌آمد همه از ترس برخود مي‌لرزيدند! فضاي ترس و رعب و وحشت در اين سرزمين موج مي‌زد و تمام فکر و ذکر مينوس، شاه اين سرزمين از بين بردن اين هيولا بود. مينوس، شاه ميرادور، به اين ترس دامن مي‌زد: «سرانجام روزي به سراغ‌تان خواهد آمد و فرزند دلبندتان را از آغوش مادر مي‌ربايد و مي‌برد.» اما، مردم آن ديار با آن‌که شب و روز نگهباني مي‌دادند گاهي دل‌شان هواي چيزهاي ديگري مي‌کرد… و بدين ترتيب، در يک صبح روشن بهاري، سه نوازنده گذرشان به شهر افتاد و اتفاق جديد افتاد.

آخرین محصولات مشاهده شده