درباره‌‌ی 2 نامه و 5 دفتر شعر از شین پرتو (مجموعه شعر)

چنگ زدن در كنج اتاق تاريكش. روي نيم تختي لميده، چنگش را دربرداشت. مهتاب سپيده آرام. چون شانه اسپيد زن دلارامي. از شكاف پنجره، درون افتاده. كم‌كم كلبه غمگينش را روشن مي‌كرد. و موزيگر، براي شاگرد دلدارش «ليزا» سرود زيبائي مي‌ساخت. گاهي هم در انديشه فرو رفته. غبار اندوه و سختي وي را بگرفته. پنداري به چيزي گرانواره مي‌انديشد.

آخرین محصولات مشاهده شده