درباره‌‌ی پیتزای داغ برای کنت اشراف‌زاده (ماکاموشی 8)

پسر عموي خرابكارم در سرزمين موش‌هاي خون‌آشام گير افتاده بود و قبل از اينكه حتي يك كلمه جيغ بزنم، خواهرم، ته‌آ، من را كشاند و برد سرزمين موش‌هاي خون‌آشام تا او را نجات بدهيم. چه مي‌دانستيم آنجا با چه معماهاي ترسناكي روبه‌رو مي‌شويم و چه موجوداتي در قلعه كنت اشراف‌زاده انتظارمان را مي‌كشند؟

آخرین محصولات مشاهده شده