درباره‌‌ی پینوکیو (همراه با کتاب گویا)

داستان در مورد پيرمرد نجاري است که بچه‌اي ندارد و تنهاست. پدر ژپتو به‌همراه يک گربه و دارکوب که با درست کردن اشياء چوبي امرار معاش مي‌کند. او با درست کردن عروسکي چوبي به اسم پينوکيو باور مي‌کند که کودکي دارد. فرشته‌اي مهربان وقتي متوجه آرزوي قلبي پيرمرد مي‌شود، با زنده کردن عروسک آرزوي پيرمرد را برآورده مي‌کند. مدتي مي‌گذرد، پدر ژپتو پينوکيو را مثل تمام کودکان به مدرسه مي‌فرستد. پينوکيو در راه مدرسه از روي سادگي و خوش‌قلبي گول روباه مکار و گربه نره را مي‌خورد و به تماشاي نمايش خيمه‌شب‌بازي مي‌رود. در آنجا روباه مکار او را به صاحب خيمه‌شب‌بازي مي‌فروشد. پينوکيو با جوجه اردک همراهش جينا به‌ناچار در آنجا مي‌ماند و به‌همراه آن‌ها از شهري به شهر ديگر مي‌رود و ستاره? نمايش خيمه‌شب‌بازي مي‌شود؛ تا اين‌که تصميم به بازگشت به خانه را مي‌گيرد و در راه باز فريب روباه مکار را مي‌خورد و سکه‌هايي را که از صاحب خيمه‌شب‌بازي گرفته بود از دست مي‌دهد. ... و در جنگل با پري مهربان آشنا مي‌شود. پري که از پدر ژپتو اجازه گرفته بود مدتي ازپينوکيو مراقبت مي‌کند و به او درس حساب مي‌دهد. يک بار به‌دليل بازي‌گوشي به شهر احمق‌ها رفته و پشيمان برمي‌گردد؛ هنگام برگشت به خانه باز به دام روباه مکار و گربه نره مي‌افتد، و ماجراهاي بسياري رخ مي‌دهد و با اين‌که بارها گول آن‌ها را مي‌خورد ولي باز هر بار با سادگي و خوش‌قلبي با آن‌ها دوست مي‌شود؛ تا اين‌که سرانجام براي يافتن پدر ژپتو به دريا مي‌رود و او را در شکم نهنگ پيدا مي‌کند؛ و پس از نجات‌يافتن و پايان‌يافتن سفرها در آخر توسط پري مهربان به انسان تبديل مي‌شود.

آخرین محصولات مشاهده شده