دوستي جديد و فراموش نشدني آمده است تا پيش خانواده ي استوارت بماند در يکي از روزهاي سرد ماه دسامبر، خانواده ي استوارت به باغ وحش ميروند آنجا بچه هاي خانواده از پنگوئني خوششان مي آيد و خانم استوارت براي خوشحال کردن بچه ها به آن پنگوئن ميگويد «در خانه ي ما هميشه به روي پنگوئن ها باز است.» اما هيچ کدام از افراد خانواده حتي فکرش را هم نمي کردند که سروکله ي آن پنگوئن با يک کوله پشتي که روي آن نوشته شده بود: «اينشتين»، همان شب پشت در خانه ي آنها پيدا شود ايمجن که علاقه ي زيادي به کارآگاه بازي دارد آرتور را دستيار خودش ميکند و با هم شروع به جست وجو ميکنند تا بفهمند چرا اينشتين به خانه ي آنها آمده اين خواهر و برادر بايد خيلي مراقب مرد مرموز پالتوسفيد باشند. خوانندگان هفت تا هفتاد ساله عاشق اين کتاب ميشوند! آماده باشيد تا در خانه ي خود به فوق العاده ترين پنگوئن دنيا خوشامد بگوييد.