درباره‌‌ی پرسش و پاسخ (آشوب مدام 2)

تاد جلوتر از لشکري بي‌رحم در حال فرار است و وايولا را که زخمي کاري برداشته يکراست به سوي شهردار پرنتيس، بزرگ‌ترين دشمنشان، مي‌برد. وقتي بيدرنگ از وايولا جدايش مي‌کنند، متوجه مي‌شود همه چيز در دل رازهاي پرشمار پنهان شده و اينجاست که بمب‌ها يکي يکي منفجر مي‌شوند...

آخرین محصولات مشاهده شده