اصغر قاتل (علي اصغر بروجردي) بي شک اولين قاتلِ زنجيره اي دوران نوي تاريخِ ايران است. مردي قوي هيکل، بي پروا و مملو از نفرت که «پسرکُشي» مي کرد. او بعد از انبوهي قتل در عراق به ايران گريخت و در تهران به خصوص سال 1312 به کشتن پسران نوجوان پرداخت. او از «کشتن» عميقاً لذت مي برد. عددِ کشته هاي او متغير است و بسياري آن را بيش از سي و سه نفر مي دانند. قصه هراس تهران از قاتلي مرموز و دستور رضا شاه به شهربانيِ در حالِ نوشدنش براي دستگيري قاتل ديوانه يکي از عجيب ترين رخدادهاي تاريخ اجتماعي ايران است. سوسن سيرجاني روزنامه نگار، نويسنده و محقق با يافتن اسناد تازه و ساختنِ روايتي مستند قصه ظهور و اعدام اين قاتلِ روان پريش را نوشته است. سال ها تجربه سيرجاني در نشريه تراژدي به او کمک کرده تا بتواند روايتي همه جانبه از اين قاتل بنويسد. مردي که با خونسردي «سر» مي بريد و حين اعدام «شعر» مي خواند. اصغر قاتل پرتره آدم کشي ست که تکه اي از تاريخ خشونتِ جامعه ايران است.او در دي ماه سرد سال 1312 طي يک «اتفاق» دستگير مي شود و ناگهان مطبوعات تبديل به رسانه اي مي شوند براي بيش تر دانستن از او. کاغذهاي هنوز خيس از مُرکب در دست مردم مي چرخيده اند و سواددارها خبرِ جنايت هاي او را مي خوانده اند. اصغر قاتل در ششم تير 1313 دار زده شد اما قصه او هيچ گاه تمام نشد.