درباره‌‌ی هیولایی از پلکسس (زک کهکشانی 4)

زك يك روز كه مدرسه مي‌رود، شوكه مي‌شود. يك نفر روي صندلي‌اش نشسته است. اين هم‌كلاسي جديد به اسم ال، بزرگ و بنفش است و پنج تا چش دارد! زك فكر مي‌كند هيولاست و مي‌ترسد. ولي خيلي زود متوجه مي‌شود اين هيولا نه تنها مهربان و بامحبت است، بلكه از خيلي جهات هم شبيه خودش است! زك ياد مي‌گيرد اينكه ال قيافه‌ي متفاوتي دارد، دليل نمي‌شود كه عجيب و ترسناك هم باشد.

آخرین محصولات مشاهده شده