دربارهی همه گربه های من (همراه با 2 مقاله تحلیلی از بکا راثفلد و لوسی شولز)
گاهي، اگر هوا خوب بود، با ماشين به کرسکو ميرفتم تا از گربهها مراقبت کنم. وقتي سوار ماشين ميشدم، حواسم بود که زياد تند رانندگي نکنم، چون اگر تصادف ميکردم، چه بلايي سر گربهها ميآمد؟ فقط از تراکتورها و کاميونها و ماشينهايي که با سرعت کم حرکت ميکردند، سبقت ميگرفتم، چون اگر حين سبقت تصادف ميکردم، چه بلايي سر گربههايم ميآمد؟ وقتي که يخبندان بود يا برف و باران ميباريد، با اتوبوس به آنجا ميرفتم، چون اينطوري مطمئن بودم که سالم به مقصد ميرسم. حتي وقتي سوار اتوبوس ميشدم و در رديف جلو مينشستم ناگهان از خودم ميپرسيدم اگر اتوبوس تصادف کند، چه ميشود؟ کي به گربهها غذا ميدهد؟ بعد صندليام را تغيير ميدادم و به رديف وسط ميرفتم و سعي ميکردم نخوابم تا اگر اتفاقي افتاد بتوانم از مهلکه فرار کنم، چون اگر اتفاقي براي من ميافتاد، کي به گربههايم شير ميداد؟
كد كالا | 307841 |
زبان | فارسی |
نویسنده | بهومیل هرابال |
مترجم | الهام ربیعی |
سال چاپ | 1404 |
نوبت چاپ | 2 |
تعداد صفحات | 144 |
قطع | رقعی |
ابعاد | 13 * 20 * 1.2 |
نوع جلد | شومیز |
وزن | 146 |
تاکنون نظری ثبت نشده است.