درباره‌‌ی نگول جهش‌یافته

ماجراي اصلي اين رمان با يک اشتباه شروع مي‌شود. مادر نگول به خاطر عجله‌اي که داشته کيسه‌ زباله را به جاي ساعت 9 شب وسط روز و در يک سطل آشغال اشتباهي انداخته است. در نتيجه‌ اين اشتباه خانواده نگول از هم مي‌‌پاشد، همسايه‌هايشان مجبور به کوچ مي‌شوند و نگول از مادرش دور و دورتر مي‌شود. با اين اتفاقات نگول اول در کنج تنهايي‌اش مي‌خزد و براي خودش دل مي‌سوزاند، بعد ياغي مي‌شود و پا به فرار مي‌‌گذارد اما با برملاشدن بعضي از رازهايي که در گوشه و کنار شهرک پنهان شده‌اند مي‌فهمد نه انزوا و نه پرخاش راه حل مشکلش نيست.

آخرین محصولات مشاهده شده