هر بار كه تابلويي را تماشا مي‌كني، بايد بتواني چيز‌هاي تازه‌اي در آن كشف كني. چه بسا هفت روز يك نقاشي را تماشا كني و ديگر هيچ‌گاه به فكرش نيفتي. و اين نيز امكان دارد كه دمي پرده‌اي را ببيني و تا پايان عمر از فكر و دلت بيرون نرود. مهم‌تر از خود نقاشي چيزي است كه در فضا مي‌باشد و بخش مي‌كند. اينكه نقاشي رو به زوال گذاشته باشد چندان اهميتي ندارد. هنر ممكن است بميرد، مهم آن است كه پيش از مرگ بذرهايش را بر خاك افشانده باشد. سوررئاليسم را به اين سبب دوست داشتم كه براي سوررئاليست‌ها نقاشي روي بوم پايان كار به حساس نمي‌آمد و به راستي نبايد براي صحيح و سالم ماندن نقاشي دغدغه‌اي به دل راه داد. نقاشي منشا بذر و دانه‌هايش است كه چيز‌هاي ديگر از آن‌ها خواهند روييد، شكوفيد و باليد.