درباره‌‌ی نسیمی از ناکجا (5 گانه زمان 2)

خانواده‌ي موري انگار هرگز رنگ زندگي عادي را نمي‌بينند. اين‌بار چارلز والاس، برادر کوچک‌تر مگ موري، درست پيش از آن‌که در بستر بيماري بيفتد، در باغچه‌ي سبزيجاتشان چند اژدها مي‌بيند. اما بعد معلوم مي‌شود آن‌چه ديده دسته‌ي اژدهايان نبوده، بلکه پروگيناسکيس بوده: يک چِروبيم که از چندين جفت بال و چشم تشکيل شده؛ از نسيم و شعله. حالا مگ و پروگيناسکيس بايد با کمک کالوين، جانِ چارلز والاس را نجات دهند. آن‌ها براي اين کار بايد به عمق وجود چارلز والاس سفر کنند و توازن و شادماني را به ضرب‌آهنگ آفرينش، برگردانند. «هربار ستاره‌اي خاموش مي‌شود، يعني يک اکتروس در مبارزه‌اي پيروز شده.»

آخرین محصولات مشاهده شده