در عصر طلايي نبردي سرنوشت‌ساز در جريان بود و اديسون با سيستم جريان مستقيم الکتريسيته‌اش که به‌خوبي در جامعه جا افتاده بود، رودرروي نيکولا تسلا و جورج وستينگهاوس قرار گرفته بود که سيستم جريان متناوب نوآورانه‌شان هنوز در مرحله‌ي آزمايش قرار داشت. شرايط به‌شدت مخاطره‌آميز بود؛ چون هر دو طرف اين رقابت مي‌دانستند برنده با سيستم خودش، برق موردنياز را براي به کار انداختن اختراع‌هاي جديد تأمين مي‌کند و از آنجا که همه‌چيز با برق سروکار داشت، برنده عملاً بر دنيا حکم مي‌راند. اين کتاب داستان سه مرد مشهور عصر طلايي را روايت مي‌کند: توماس اديسون، نيکولا تسلا، و جورج وستينگهاوس. اينکه چه اشخاصي بودند، براي پيشرفت جامعه چه کردند، براي پرورش و پيشرفت نوآوري‌هايشان چقدر کوشيدند، و نهايتاً، براي پيشي گرفتن در اين مسابقه و برنده شدن در اين نبرد به چه کارهايي دست زدند.