درباره‌‌ی نامه 1 زن ناشناس

ساعت 8 صبح فرداي آن شب، ما به سوي اينسبروك مي‌رفتيم و در آن حال من مرگ را بيش از زندگي احساس مي‌كردم. بچه من ديشب مرده است و اگر من زنده بمانم، تنها خواهم بود. فردا چند مرد سياه‌پوش و ناشناس خواهند آمد و بچه من، تنها فرزند مرا در تابوت خواهند گذاشت و او را از اينجا به گورستان خواهند برد.

آخرین محصولات مشاهده شده