درباره‌‌ی میدان دلاوران (نمایشنامه)

صداهاي آنها هنوز در گوش ماست؛ صداهاي همه‌ي آنها که به پيشواز فاشيسم رفتند، ميدان‌ها را قرق کردند، خيابان‌ها، گذرها و کوچه‌ها را بستند و کارناوال فاشيسم را همچون مناسک باستاني آييني کهن، به‌جا آوردند؛ همه‌ي آن فريفتگان افسون و افسانه، همان فريفتگان اشباح تاريخي شر مطلق! چرا آن صداها از گوش ما بيرون نمي‌روند؟ چرا چهره‌هايشان، رنگ‌هاي لباس‌هايشان، کوچک و بزرگ‌شان و مهم‌تر از همه، کلمه‌هايشان، پابرجا و استوار باقي مانده و جهان هماره به‌کام آنهاست؟ نمايشنامه‌ي «ميدان دلاوران»، اوج راديکاليسم «توماس برنهارت» اتريشي در مواجهه با واقعه‌اي است که هنوز مردم کشورش ننگ عظيم آن را نپذيرفته‌اند: استقبال پرشور مردم از ارتش رايش سوم و شخص هيتلر در ميدان دلاوران وين، درست در لحظه‌هايي که توحش و ظلمت درحال آغاز ويراني جهان بود. پروفسور شوستر، همان است که صداي همهمه‌ي اين مردم، اين شيفتگان فاشيسم، از پانزدهم مارس 1938 از سرش بيرون نرفت تا مرد. و حال، او ديگر نيست و دوستان و خانواده‌اش نزديک ميدان دلاوران، در سوگ درگذشت او جمع شده‌اند و روايت مي‌کنند؛ روايتي از آن روز و پس‌ازآن، سال‌ها و سال‌ها پس‌ازآن و شايد تا هميشه پس‌ازآن؛ چراکه فاشيسم ابدي‌ست و پيروان و رهروان فاشيسم هم!

آخرین محصولات مشاهده شده