من و مامانبزرگم هر روز از صبح تا شب با هم تنهاييم. توي خانه خيلي به ما خوش ميگذرد. من بيرون رفتن با مامانبزرگم را هم دوست دارم، ولي گاهي آدمها با مامانبزرگم خوب رفتار نميکنند. آنها نميدانند يا شايد هم يادشان رفته است که او بهترين مامانبزرگ دنياست.