درباره‌‌ی منشی (نمایش‌نامه)

انريكو: شايد ياد بگيري اونو بشناسي و دوستش داشته باشي. تيتينا: بيش از اندازه مي‌شناسمش. مدت‌هاست تو خونه‌امه. در كمال صداقت بهش گفتم اون مناسب من نيست. هيچ تغييري نكرده. غروري نداره. از اين دخترهاي مدرنه، بدون غرور، بدون هويت. دخترهايي كه هرگز از هيچي شرم نمي‌كنن. جوون‌هاي امروز همه تحقيرهاي عالمو مي‌تونن بپذيرن، بدون اين‌كه رنگ از رخ‌شون بپره يا سرخ شن. بفرمايين. اين‌هاش. بهم زل زده. پوزخند مي‌زنه. مي‌تونم تو چشاش نيگا كنم و هر چي به دهنم مي‌آد بهش بگم. دست به سياه و سفيد نزدن كه كار خوبي نيس. حتي رختخوابشم جمع نمي‌كنه، لحافو ميندازه رو تخت و مرتب‌اش نمي‌كنه. موهاشو نمي‌شوره. اين زنيه كه تو مي‌خواي بگيريش انريكو.

آخرین محصولات مشاهده شده