درباره‌‌ی ملخ و مورچه‌ها و سایر داستان‌ها (داستان‌های مورد علاقه من)

روزی از روزها یک الاغ مشغول علف خوردن در بیشه‌زار بود که دید گرگی به طرفش می‌آید. او سریع با خودش فکر کرد که لنگان‌لنگان راو برود و تظاهر کند که آسیب دیده است...

آخرین محصولات مشاهده شده