درباره‌‌ی ماشین‌هایی مثل من آدم‌هایی مثل تو

منتظر ديدن يک دوست بودم، آماده بودم تا با آدم مثل يک مهمان در خانه‌ام رفتار کنم، مثل يک فرد ناشناخته که قرار بود او را بشناسم. فکر مي‌کردم با بهترين شکل تنظيمات وارد خانه مي‌شود. تنظيمات کارخانه (مترادف معاصر بخت و سرنوشت). دوستانم و خانواده و آشنايان، همه با تنظيمات مشخصي وارد زندگي‌ام شده بودند، با پيشينه‌اي ژنتيکي و محيطي تغييرناپذير.

آخرین محصولات مشاهده شده