درباره‌‌ی لوئیز روک کوچولو

گي دو موپاسان استاد فرم داستان کوتاه و همين طور نماينده مکتب طبيعت گراست. او زندگي انسان‌ها و سرنوشتشان را در حالتي نااميد و بدبينانه تصوير مي‌کند. او ??? داستان کوتاه، شش رمان، سه سفرنامه و يک مجموعه شعر نوشت که بيشتر شهرتش را مرهون داستان‌هاي کوتاهش است. کورنليه کواس، استاد ادبيات و نظريه ادبي دانشگاه بلگراد، درباره او مي‌گويد: «موپاسان در کنار چخوف، بزرگترين استاد داستان کوتاه در ادبيات جهان است. او مانند زولا طبيعت گرا نيست؛ طبيعت گرايي موپاسان بدبيني انسان شناختي شوپنهاوري است، زيرا در به تصوير کشيدن طبيعت انسان اغلب خشن و بي‌رحم است.» روک کوچولو مجموعه‌اي از داستان‌هاي کوتاه موپاسان است؛ داستان‌هايي مملو از کشمکش کورسوهاي اميد و امواج نااميدي، چنانکه کورنليه کواس توصيفش کرده است. خواننده ميان اميد و نااميدي همچون قايقي است که از ســــــويي پابســــــته ساحل است و از سويي موج‌ها او را به سوي خود مي‌كشند.

آخرین محصولات مشاهده شده