درباره‌‌ی کهن‌الگوهای سینمای ایران

تاريخ سينماي ايران به تعبيري تاريخ تيپ‌هاي تکرارشونده‌اي است که در فيلم‌هاي مختلف تکثير مي‌شوند و معمولا متأثر از تحولات اجتماعي تغيير چهره مي‌دهند و در مواردي نيز از قطب مثبت داستان به قطب منفي مي‌کوچند. از ديد يونگ، کهن الگوها تمايل کلي ذهن براي توليد انديشه‌هاي مشابه و يکسان است، گنجينه‌اي از سنت‌هاي ديرينه است که در ناخودآگاه جمعي هر ملتي جمع مي‌شود و در قالب تصاوير و انگاره‌ها و چهره‌هاي مثالي به جلوه در مي‌آيد. کهن الگوها قدرت و مانايي بسياري دارند و سرشار از معاني متنوع‌اند و بر کنش‌هاي جمعي افراد تاثير مي‌گذارند. اين الگوها گاهي در اشکال نقاشي و معماري و صنايع دستي، گاهي در شكل رياضي و هندسي، گاهي هم در قالب چهره‌هايي هم‌چون، پيردانا، سايه، مادر، مکار، زن اهريمني، موعود، و بسياري ديگر، پديدار مي‌شوند. چهره‌هايي که ريشه در باورهاي ديرينه‌ي اقوام دارند و قرون و اعصار را در مي‌نوردند و با زمان کنوني وارد مکالمه مي‌شوند و تا حدود زيادي بر باورهاي امروزي تاثير مي‌گذارند. به اين اعتبار از گذشته گريزي نيست، و چه بخواهيم و چه نخواهيم، از الگوهاي کهن ميراث مي‌بريم و آن را در شکل‌هاي جديدتر باز توليد مي‌کنيم. با اين مقدمه به سراغ تيپ‌هاي تکرار شونده در سينماي ايران مي‌رويم و اين داستان را با تيپ قهرمان آغاز مي‌کنيم.

مشتریانی که از این مورد خریداری کرده اند

آخرین محصولات مشاهده شده