درباره‌‌ی قصه کوچولو موچولوی نخودی (قصه های نخودی 1)

اين نخودي طفلکي آخرش مي خواهد چه‌کاره شود؟ نخودي آنقدر بچه‌ي ريزه‌ميزه‌اي بود که توي قوطي کبريت مي‌خوابيد و کفش‌هاي عروسکش را مي‌پوشيد. اما وقتي رفت مدرسه، انگار همه چيز فرق کرد. آنجا بود که ديد براي بازي کردن با بچه‌ها و حتي براي غذا خوردن در سالن غذاخوري خيلي کوچولو است. نخودي حالا چه‌کار مي‌توانست بکند؟ قصه‌هاي نخودي به ما يادآوري مي‌کند که کوچک‌ترين‌ها هم مي‌توانند در کنار ما نقش‌هاي بزرگي بازي کنند.

آخرین محصولات مشاهده شده