آگي مورتون که به‌تازگي از راز يک قتل پرده برداشته و در آخرين لحظات از چنگال مرگ گريخته است، براي گذراندن تعطيلات با خواهرش مارجوري صبر و قرار ندارد. مارجوري بعد از ازدواجش با جيمز، بانوي جديد عمارتي اشرافي و عظيم به نام «پارک جغد» شده است و مادربزرگ جين، آگي و همکار کارآگاهش هکتور پرو به‌زودي به آنجا سفر مي‌کنند. قرار است در پارک جغد حسابي به آگي خوش بگذرد، آن‌ هم با وجود مهمان‌هاي جالب و اتفاقات هيجان‌انگيز… از عموزاده‌ي دورش، لوسي گرفته تا زوج اشرافي و پرزرق‌وبرقي اهل سيلان و بازيگران دوره‌گرد تئاتر که براي سرگرم‌کردن مهمانان آمده‌اند. تازه، يک گذرگاه مخفي و زمردي بزرگ و نفرين‌شده هم در کار است! اما… حدس بزنيد آگي و دوستانش در صبح کريسمس به‌جاي هديه، چه‌چيزي پيدا مي‌کنند؟ بله، درست است! يک جسد. حالا آگي و هکتور بايد بار ديگر مهارت‌هاي کارآگاهي، قدرت استدلال و تخيلشان را به کار بگيرند تا به کمک يک خبرنگار فضول، قاتلي را پيدا کنند که دارد آزادانه در عمارت مي‌چرخد.