گارشين را به حق پيشتاز چخوف دانسته‌اند، کسي که راه را براي نويسندگي چخوف هموار کرد. گارشين از چنان درک بالايي برخوردار بود که حتي رنج گياهي يا مورچه‌اي را به خوبي لمس مي‌کرد. چنين درکي بي‌شک ناشي از حساسيت بسيار زياد او بود که زمانه‌اش کمتر آن را مي‌فهميد... آثار باقي مانده از گارشين نبوغ فراوان او را در داستان‌نويسي به خوبي نشان مي‌دهد. همين داستان‌ها، چهره صميمي و دوست داشتني او را به ما مي‌نمايانند. گارشين همزمان با نويسندگان بزرگي نظير تالستوي، کارالنکو، داستايفسکي، اوسپنسکي و چخوف و نقاش بزرگي مانند ايليا رپين زندگي مي‌کرد، با بسياري از شخصيت‌هاي برجسته زمانه خود مکاتبه داشت که برخي از آنها خاطراتي درباره ي او نوشته‌اند.