به راستي بر سر عشق چه مي‌آيد، در اين كتاب بسيار مهم كه به طرز ماهرانه‌اي به رشته تحرير درآمده ايوانز حوزه‌هاي فرهنگي زمينه‌ساز تخيلات ما را درباره عشق مي‌كاود. وي مي‌گويد طي دويست سال گذشته، ما براي عشق شخصيت و ماهيت جنسي قائل بوده‌ايم و آنرا از ازدواج جدا كرده و ناخواسته آن بستر فرهنگي كه شايد مي‌توانست آبشخور پيوندهايي باشد كه تمام سعي ما حفظ آنهاست را تضعيف كرده‌ايم، نه آنكه آدم‌هاي بدي باشيم بلكه در فرهنگي از عشق غوطه‌وريم كه بايد از ريشه و بن مورد بازانديشي قرار گيرد. كتاب حاضر روايت سطحي و قراردادي از عشق را رد مي‌كند و در مقابل عشقي را توصيف مي‌كند كه متكي بر توجه و تعهدي عاقلانه است و بر آن است كه ما بايد شكل‌هاي رمانتيك و تجاري عشق را كنار بگذاريم.