درباره‌‌ی شعرهایت از شال گردنم عبور می‌کند (مجموعه شعر)

پسربچه‌هايي كه بازي مي‌كنند. مي‌دانند تفنگ‌هاي پلاستيكي‌اشان چند نفر را نكشته است. و دختران روستا از روي سنگ‌ها شاد مي‌پرند. بي‌آنكه بدانند از جا پايشان بلوط مي‌رويد. بلوط براي پسرها فشنگ است. براي دخترها گردنبند. و براي پدر نان. اما براي مادر. هميشه درختي است. كه دستمال سبزش را به آن گره مي‌زند. تا جنگ تمام شود.

آخرین محصولات مشاهده شده