کريستينا فارلي نويسنده آمريکايي داستان هاي کودک و نوجوان است. او از ده سالگي با خواندن کتاب ارباب حلقه ها به نوشتن داستان هاي تخيلي علاقمند شد و در بزرگسالي شغل معلمي را برگزيد پس از ده سال تدريس در مدارس بين المللي آسيا و سفرهاي دور دنيا به نويسندگي يعني همان آرزوي دوران کودکي خود روي آورد و با الهام از تجربه ها و ماجراهاي سفرهاي خود شروع به نوشتن داستان کرد تاکنون پنج اثر از اين نويسنده به چاپ رسيده مورد استقبال خوانندگان قرار گرفته است و کتاب حاضر جزو ليست ??? کتاب برتر فانتزي براي نوجوانان که بايد خوانده شود قرار دارد. به آرامي در جعبه را باز مي کنم نور آبي درخشان بر من مي بارد و در مه سردي فرو مي روم در ميان چين هاي مخمل قلمي نقره اي و قديمي قرار گرفته که تنها با تماشاي آن وجودم را لرزشي فرا مي گيرد انگار تمام عمرم منتظر بودم که آن را ببينم تا لمسش کنم انگشت هايم دور سطح سردش حلقه مي شود قلم در ميان دستم جاي مي گيرد و احساس ميکنم فقط براي دست من ساخته شده جهان به رنگ آبي در مي آيد. ستاره ها اطرافم مي چرخند زمان از حرکت باز مي ايستد فقط من هستم و قلم دنيايم کامل مي شود و هرگز تا اين حد سرشار از زندگي نبوده ام.