درباره‌‌ی سفر به دوزخ

دن مدتي در کوهستاني اسرارآميز اسير بود و شکنجه مي‌شد، اما بخت با او يار بود و توانست از آنجا بگريزد. اگرچه آزادي براي او بهاي سنگيني داشت: از دست دادن حافظه. او خاطرات بسيار کمي از حوادث و تجربه‌ي هولناک کوهستان به ياد دارد، ولي يک چيز را به‌ خوبي مي‌داند و آن اين است که فرار به‌معناي تنها گذاشتن برادرش در آن مکان هولناک است. دن و ساير نجات‌يافتگان منتظر بازگشت برادر دن هستند، البته به دلايل مختلف. اما يک روز زندگي آرام آن‌ها با بازگشت تدريجي حافظه‌‌ي دن و حضور زن بيگانه و مرموزي در دهکده به ‎هم مي‌ريزد. سير شتاب‌زده حوادث دن و دوستانش را مجبور مي‌کند از حريم امن و رخوت‌انگيز انتظار خارج شوند و به‌دنبال حقيقت بروند؛ حقيقتي هولناک که زندگي‌شان را براي هميشه تغيير مي‌‎دهد...

آخرین محصولات مشاهده شده