درباره‌‌ی سامی کیز 3 ( راز راهبه ها)

گاهي تشخيص مجرمين از مقدسين سخت است… قرار بود سامي در کليسا کار کند تا از دردسر خلاص شود، نه ‌اينکه بيشتر توي دردسر بيفتد، اما انگار چاره‌اي نيست. او دارد تنبيه مدرسه را با کار در کليساي سنت‌مري جبران مي‌کند که صليبي باارزش گم مي‌شود و سامي مظنون اصلي اين ماجرا است. تازه او چيز خيلي مهمي را هم از دست داده است؛ دستکش توپ‌گير عزيزش را دزديده‌اند و حتما که کار هدر بدجنس است؛ او دارد هر کاري مي‌کند تا سامي در بازي‌هاي حذفي سافتبال ناکام بماند. مشکل اين است؛ نقشه‌ي هدر مي‌گيرد. سامي به آن دستکش نياز دارد. راهبه‌ها با شال‌‌گردن‌هايي پَرپَري، دختري بي‌خانمان با کتاني‌هاي ساق‌دار، سگ هويج‌نفله‌کن، و گاو‌صندوقي که بايد باز شود، و شما که قرار است فقط يک هفته‌ي ديگر از زندگي سامي کيز را بخوانيد.

آخرین محصولات مشاهده شده