رگ و ريشه، نوشته‌‌‌‌ي جان فانته (1909-1983) تصويري عميق و زنده از زندگي خانوادگي است که با طنز و تلخي آميخته‌ شده و کاوشي استادانه از عشق، وفاداري و درد شناخت ريشه‌هاي خويش را به نمايش مي‌گذارد. اين رمان در سال 1977 منتشر شد و مهارت فانته در به‌تصويرکشيدن انسان‌هاي پيچيده و آسيب‌پذير و نمايش عشق خانوادگي به‎شکلي ناب و بي‌پرده را به اوج رسانده است. داستان به زندگي هنري موليسه، نويسنده‌اي ميان‌سال و موفق مي‌پردازد که به اجبار براي رسيدگي به وضعيت پدر و مادر سال‌خورده‌اش به زادگاهش باز مي‌گردد. پدر هنري، نيکلاس، مردي سرسخت و لجوج با تبار ايتاليايي است که در کنار عشق به کار سنگ‌تراشي، به نوشيدن، کشمکش و بلندپروازي علاقه دارد. مادر هنري، ماريا،‌زني مذهبي و فداکار است که مي‌کوشد خانواده‌اش را از فروپاشي نجات دهد. آنچه رخ مي‌دهد، روايتي غني،‌طنزآميز و تاثيرگذار از بازگشت هنري به خانه کودکي‌اش است؛ جايي که ناگزير با کينه‌هاي حل‌نشده، وظايف خانوادگي و هويت پيچيده‌ي خويش مواجه مي‌شود. رگ و ريشه روايتي درباره‌ي پذيرش و زيبايي پررنج کنارآمدن با آدم‌هاي ناکاملي است که به آن‌ها خانواده مي‌گوييم. اثر فانته بي‌ترديد عميق است؛ ترکيبي از طنز، اندوه و حکمت، که تاثيري ماندگار بر خوانندگان خود بر جاي مي‌گذارد.