درباره‌‌ی روی مرمر سفید

دو یاکریم توی ایوان خاله لانه کرده‌اند. خاله زبان یاکریم‌ها را هم یاد گرفته است. صدای یاکریم‌ها را تقلید کرد. ذوق‌زده گفتم: «وای چه خوب! کاش ما هم ایوان داشتیم.» بعد از رفتن خاله امیر گفت: «بد نیست ما هم یاکریم داشته باشیم!» با لبخندی که همیشه روی لب دارد رفت آشپزخانه، با یک مشت برنج برگشت.

آخرین محصولات مشاهده شده