تارا و تميم به نظر بچه‌مريخي هاي معمولي پانزده ساله مي‌رسند، اما جزو گروه‌ معدودي هستند که به دبيرستان‌هاي نظامي‌ ارتش، در مدار مريخ، راه پيدا کرده‌اند و آنجا آموزش مي‌بيند. غير از اين هيچ فرقي با بقيه بچه‌مريخي‌ها و حتي بچه زميني‌ها ندارند، ولي کسي يا شايد هم چيزي، برنامه‌هاي ويژه‌اي براي اين دو نفر دارد. آنها قرار است دنيا را نابود کنند! نه فقط مريخ، بلکه زمين خودمان و بقيه سياره‌ها و دنياهاي نزديک قرار است درگير جنگ تازه‌اي شوند. تارا و تميم ناخواسته از هم جدا مي شوند و آرام‌آرام مي‌فهميم، اين خواهر و برادر تاريخچه‌اي عجيب دارند و ارتش خيلي پيش از پيوستن آنها به دبيرستان نظامي آنها را زير نظر داشته است. بچه‌ها براي رسيدن به همديگر بايد با عيارهاي فضايي، مکاهاي فراموش‌شده، راهزن‌هاي خرده‌پا و اشراف‌زاده‌هاي قدرتمند روبه‌رو شوند و با آدم‌هاي خائن، هيپنوتيزم نظامي و سياستمداران فاسدي بجنگند که براي رسيدن به اهداف‌شان به خانواده خودشان هم رحم نمي‌کنند. اگر تارا و تميم بخواهند دوباره به هم برسند و پدرومادرشان را دوباره ببينند، بايد جلوي توطئه‌هاي تودرتوي سازمان‌ها و آدم‌هايي خيلي بزرگ‌تر از خودشان را بگيرند: آدم‌هايي که از جنگ بين سياره‌ها نمي ترسند. اما تارا و تميم تنها هم نيستند.