درباره‌‌ی رستاخیز

در پايان دهه 1880 و در طول دهه 1890، تالستوي بر روي يکي ديگر از آثار پر ارج خود کار مي‌کرد -رمان رستاخيز. در اين اثر ديگر خبري از بهشت خانوادگي، که اصل نظام‌دهنده آثار طولاني او بود، نيست. اکنون توجه او بر جامعه‌اي متمرکز شده است که از بالا تا پايين درحال از هم پاشيدن است. صحنه‌هايي که تالستوي نگاه تازه گسترده‌اش را متوجه آنها مي کند اين بار روستاهاي ويرانه، دادگاه‌هاي بيدادگر، زندان‌ها، و جاده تبعيد به سيبري هستند. تالستوي در سال‌هاي پاياني عمرش ”تزار دوم” لقب گرفته بود، زيرا حکومت بيم داشت که حتي کوچک‌ترين تعرضي به او بکند. او در روسيه، به استثناي شخص تزار، يگانه کسي بود که مي‌توانست هرچه دلش مي‌خواهد بگويد و در امان باشد. او اين آزادي را با قدرت قلمش و نمونه‌وار زيستنش به دست آورده بود. زماني که او قلم به دست گرفت تا درباره تزارها بنويسد، چنان‌که گويي اشخاصي هم‌تراز خود او هستند، ثابت کرد که نوشتن مي‌تواند، همان‌گونه که خود رؤيايش را داشت، قدرتي حقيقي در اين جهان باشد.

آخرین محصولات مشاهده شده