راهنماي مردن با گياهان دارويي اولين رمان عطيه عطارزاده محسوب مي‌شود که پيش از اين دو مجموعه اشعار از او به چاپ رسيده است. داستاني درباره يک دختر جوان نابينا که به مادرش در کار خشک کردن، ترکيب و آماده‌سازي گياهان دارويي براي فروش در بازار کمک مي‌کند. او در پنج سالگي، بر اثر فرو رفتن گل عاقرقرحا در چشمانش، بينايي‌اش را از دست مي‌دهد و از آن به بعد زندگي براي او در رابطه با گياهان و مادرش معنا پيدا مي‌کند و گويي چيز ديگري برايش اهميت ندارد. دختر در نقش راوي از تجربه‌ها و درونيات خويش تعريف مي‌کند و اغلب در بين واقعيت و وهم و خيال سرگردان است. دنياي دختر در خانه محصور است تا زماني که با بيرون رفتن از آنجا، درک او از جهان پيرامونش تغيير مي‌کند. عطيه عطارزاده عطيه عطارزاده در اولين تجربه‌ي داستان‌نويسي خود، بسيار موفق ظاهر شده و بدون قصه‌ي خاصي مخاطب را تا انتها با خود همراه مي‌کند. خواننده از همان ابتدا با کتابي نو، متفاوت و قصه‌گو مواجه مي‌شود که ساختاري قابل تأمل دارد و فضاسازي متفاوت آن، مخاطب را به خوبي در محيط داستان قرار مي‌دهد. داستان فراز و نشيب آن‌چناني ندارد اما عطارزاده توانسته است با استفاده از ارجاعات متعدد و فلاش‌بک زدن به گذشته، جذابيت داستان را براي مخاطب حفظ کند. پيشنهادي جذاب براي علاقه‌مندان به سبک سورئاليسم فضاسازي کتاب بي‌شباهت با مکتب سورئاليسم نيست و نويسنده با درهم آميختن تخيل و جادو و رويا توانسته توجه مخاطب جدي را نيز به خود جلب کند. کتابي با توصيف دقيق جزئيات، تصويرسازي عالي و پاياني شوکه‌کننده. اگر به نوشته‌هاي سبک سورئاليسم يا فراواقع‌گرايي علاقه‌مند هستيد، خواندن کتاب «راهنماي مردن با گياهان دارويي» مي‌تواند تجربه‌ي دلچسبي را برايتان رقم بزند. *کلمات کليدي راهنماي مردن با گياهان دارويي عطيه عطارزاده